زندگی یعنی چه؟
سه شنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۰۷ ب.ظ
شب ارامی بود
می روم در ایوان تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی دردست
گل لبخندی چید هدیه اش داد به من
پدرم دفتر شعری اورد تکیه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند ومرا برد به ارامش زیبای یقین
باخودم میگفتم:
زندگی راز بزرگیست که در ماجاریست
زندگی فاصله امدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی اب تنی کردن در این رود است
دست ما در کف این رود به دنبال چه میگردد
هیچ!!
زندگی وزن نگاهیست
که در خاطره ها می ماند
زندگی درک همین اکنون است
تو نه در دیروزی و نه در فردایی
شاید این خنده که امروز دریغش کردی
اخرین فرصت همراهی با امید است
زندگی یاد غریبیست که در سینه خاک
به جا می ماند
زندگی سبزترین ایه در اندیشه برگ
زندگی باور دریاست در اندیشه ماهی در تنگ
زندگی فهم نفهمیدن هاست
اسمان نور خدا عشق سعادت با ماست
فرصت باز بودن این پنجره را دریابیم
درنبندیم به نور به ارامش پر مهر نسیم
زندگی شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر که مرا گرم نمود
زندگی شاید ان لبخندیست که دریغش کردیم
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم...
می روم در ایوان تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی دردست
گل لبخندی چید هدیه اش داد به من
پدرم دفتر شعری اورد تکیه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند ومرا برد به ارامش زیبای یقین
باخودم میگفتم:
زندگی راز بزرگیست که در ماجاریست
زندگی فاصله امدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی اب تنی کردن در این رود است
دست ما در کف این رود به دنبال چه میگردد
هیچ!!
زندگی وزن نگاهیست
که در خاطره ها می ماند
زندگی درک همین اکنون است
تو نه در دیروزی و نه در فردایی
شاید این خنده که امروز دریغش کردی
اخرین فرصت همراهی با امید است
زندگی یاد غریبیست که در سینه خاک
به جا می ماند
زندگی سبزترین ایه در اندیشه برگ
زندگی باور دریاست در اندیشه ماهی در تنگ
زندگی فهم نفهمیدن هاست
اسمان نور خدا عشق سعادت با ماست
فرصت باز بودن این پنجره را دریابیم
درنبندیم به نور به ارامش پر مهر نسیم
زندگی شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر که مرا گرم نمود
زندگی شاید ان لبخندیست که دریغش کردیم
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم...
به دلم میشیندحرف سهراب که میگفت
زندگیچیزی نیست که لب تاقچه عادت از یادمنوتوبرود
۹۵/۰۶/۳۰